الینالین، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

الین کوچولو

تولد بابایی

چند تا عکس الین جون در تولد بابایی ، عسلم برا تولد بابایی باهم رفتیم کیک بخریم ،تو شیرینی فروشی فقط یدونه کیک مونده بود من نمی خواستم اونو بخرم واومدیم بیرون ولی دم در کیک فروشی گریه کردی که کیک رو بخریم آخه فکر می کردی اگه اون کیک رو نخرم دیگه هیچ کیکی نمی خرم،تو هم که فکر می کردی این کیک رو برا تولد تو می خرم.مجبورم کردی که همون یدونه کیک رو بخرم تازه برای خودت کلاه و شمع هم برداشتی.( عسلم آخه برای خودش تولد گرفته بود نه بابایی) ...
26 شهريور 1393

شیرین کاری الین

فکر می کنین این عکسها به خاطر  چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینا از لوازم  دخترمه،روزجمعه که داشتیم میرفتیم بیرون برای یک گردش 2-3 ساعته،دخترم وسایلاشو گذاشته بود توی یه کیسه!!!!!!!! ب رگشتنی که این نایلکس رو خالی کردم دیدم این همه وسایل شخصی خودشو برداشته بود یبه اضافه یک لنگه از جوراب من و یک لنگه از جوراب بابایی ...
22 مرداد 1393

الین وامیر

امیر جون دوست الینه ، هرروز صبح یه سری به عسلم می زنه.الینم خیلی خیلی دوستش داره به خاطرش هرکاری که بگم انجام میده.دخترم وقتی صبحانه ات رو می خوری منتظر امیر میشی  که بیاد خونمون.میری ازحیاط خونمون صداش می کنی تا زودتر بیاد وقتی  زنگ خونمون به صدا در میاد هرکاری داشته باشه میذاری زمین و میپری رو اسبت یا دوچرخه ات می شینی که جلوتر از امیر دوچرخه سواری یا اسب سواری بکنی . قربون امیر برم که خیلی خیییییییییییییییییییییلی پسر خوبی وحرف گوش کن. چند تا عکس از این دوتا بروجک گرفتم که میذارم توی دفتر خاطرات دخترم اینجا صندلیتو آوردی ونمیگذاشتی امیر بشینه روش تا اینکه بالاخره راضی شدی چون دوتایی جا نمی شدین زو صندلی با ...
29 تير 1393